يك نوع از علامتهاي ظهور در كتابها ديده ميشود، كه وقوع آنها عادتا محال به نظر ميرسد، مانند اينكه گفته شده: در وقت ظهور مهدي، خورشيد از مغرب طلوع ميكند و در نيمه ماه رمضان و پايان آن، خورشيد گرفتگي و ماه گرفتگي، رخ ميدهدو...
معلوم است كه لازمه وقوع چنين حوادثي، اين است كه نظم جهان بر هم بخورد و حركت منظومه شمسي، تغيير يابد. امّا بايد بدانيد كه مدرك اين گونه علامتها، اخبار آحادي بيش نيست كه مفيد يقين نيستند و اگر كسي در سندشان خدشه كرد، ميتواند آنها را ساخته خلفاي بني اميّه و بني عبّاس و عمّال آنان بداند.
به گزارش شفقنا به نقل از پایگاه آیت الله امینی ایشان به دو پرسش درباره ی ظهور حضرت مهدی (عج) پاسخ داده اند. متن پرسش و پاسخ به این شرح است:
[B]نشانه هاى ظهور، تا چه اندازه صحّت دارند؟[/B][B] [/B]
براي ظهور حضرت صاحب الامر عليهالسلام نشانههاي بسياري در كتابهاي حديث، ثبت شده است، امّا سخن گفتن از يكايك آنها، فرصتي گسترده ميطلبد. بنابراين فقط چند نكته را يادآور ميشويم:
الف: مدرك بعضي از نشانههاي ظهور، خبر واحدي است كه از طريق اشخاص مجهول الحال، يا غير موثّق نقل شده و قابل اعتماد نيستند.
ب: احاديث اهل بيت، نشانههاي ظهور را به دو نوع تقسيم كردهاند: يكي از آنها علامتهاي حتمي است، كه به هيچ قيد و شرطي مشروط نيست و بايد قبل از ظهور واقع شود. نوع دوم را غير حتمي معرّفي كردهاند و آن حوادثي است كه به طور مطلق و حتم از
نشانههاي ظهور نيست، بلكه مشروط، به شرطي است كه اگر آن شرط تحقّق يابد، مشروط نيز متحقّق ميشود و اگر شرط، مفقود گردد، مشروط نيز تحقق نمييابد و مصلحت بوده كه به طور اجمال از نشانههاي ظهور شمرده شود.
ج: علامتهاي ظهور تا واقع نشوند، حضرت صاحب الامر ظاهر نميگردد و حدوث هريك ازآنها دليل است كه ايّام فَرَج، تا اندازهاي نزديك شده، امّا دلالتي ندارد كه بعد از حدوث آن علامت و بي درنگ، حضرت صاحب الامر ظهور ميكند. فقط درباره بعضي از آنها تصريح شده است كه نزديك ظهور آن حضرت واقع ميشود.
د: بعضي از نشانههاي ظهور به طور اعجاز و خارق العاده واقع ميشوند، تا صحّت ادّعاي مهدي موعود را تأييد كنند و فوق العادگي اوضاع را به جهانيان اعلام دارند.حكم اين نشانهها، با ساير معجزات يكسان است، و صرف اينكه با جريان عادي سازگارنيست، نبايد مردود شناخته شود.
ه: يك نوع از علامتهاي ظهور در كتابها ديده ميشود، كه وقوع آنها عادتا محال به نظر ميرسد، مانند اينكه گفته شده: در وقت ظهور مهدي، خورشيد از مغرب طلوع ميكند و در نيمه ماه رمضان و پايان آن، خورشيد گرفتگي و ماه گرفتگي، رخ ميدهدو...
معلوم است كه لازمه وقوع چنين حوادثي، اين است كه نظم جهان بر هم بخورد و حركت منظومه شمسي، تغيير يابد. امّا بايد بدانيد كه مدرك اين گونه علامتها، اخبار آحادي بيش نيست كه مفيد يقين نيستند و اگر كسي در سندشان خدشه كرد، ميتواند آنها را ساخته خلفاي بني اميّه و بني عبّاس و عمّال آنان بداند. زيرا در آن روزگار، افرادي به عنوان مهدي بر ضدّ دستگاه حاكم وقت، قيام ميكردند و عدهاي نيز پيرامونشان جمع ميشدند. خلفاي وقت چون ميديدند اصل احاديث مهدي، قابل انكار نيست، لذا حربه ديگري به كار بردند، تا بدان وسيله مردم را منصرف و كار نهضت علويّين را مختل سازند. بدان منظور، نشانههاي محال را جعل كردند، تا مردم در انتظار آنها بنشينند و دعوت علويّين را اجابت نكنند.امّا اگر احاديث صحيح، مواردي را متذكر شدند: مانعي ندارد كه چنين نشانههايي، به طور اعجاز تحقق يابند، تا فوق العادگي اوضاع را به جهانيان اعلام كنند و اسباب يشرفت دولت حق را فراهم سازند.
[B]مهدى موعود، كى ظهور مى كند؟[/B][B] [/B]
براى ظهور، وقتى تعيين نشده، بلكه ائمّه اطهار عليهمالسلام تعيين كننده وقت ظهور را تكذيب كردهاند: فضيل مىگويد: از امام باقر عليهالسلام پرسيدم: آيا ظهور مهدى، زمان معينّى دارد؟ حضرت در پاسخ، سه بار فرمود: هركس هنگام ظهور را تعيين كند، دروغ مىگويد.(1)
عبدالرّحمان بن كثير مىگويد: خدمت امام صادق عليهالسلام بودم، كه مهزم اسدى وارد شد، عرض كرد: فدايت شوم، ظهور قائم آل محمّد و تشكيل دولت حق، كه در انتظارش هستيد، طول كشيد، پس كى واقع مىشود؟ حضرت پاسخ داد: تعيين كنندگان وقت ظهور، دروغ مىگويند، تعجيل كنندگان، هلاك مىگردند؛ فقط تسليم شوندگان، نجات مىيابند و به سوى ما باز مىگردند.(2)
محمد بن مسلم مىگويد: امام صادق عليهالسلام به من فرمود: هركس وقت ظهور را برايت تعيين كرد، از دروغگو خواندنش باك نداشته باش؛ زيرا ما براى ظهور، وقتى تعيين نمىكنيم.(3) ده حديث ديگر نيز در همين زمينه نقل شده است.
از اين احاديث فراوان، نتيجه مىگيريم: نه پيغمبر اكرم صلىاللهعليهوآله و نه هيچ امامى، زمان ظهور را تعيين نكرده و راه هرگونه سوء استفادهاى را بستهاند. پس چنانچه حديثى به يكى از امامان معصوم، نسبت داده شده، كه وقت ظهور در آن، تعيين گشته، اگر قابل تأويل و توجيه باشد، بايد تأويلش كرد، وگرنه، يا مسكوت بماند، يا تكذيب شود. مانند حديث ضعيف و مجمل ابولبيد مخزونى كه مطالبى را به امام نسبت داده، ضمن آنها مىگويد: قائم ما، در «الر» قيام مىكند.(4)
___________________________________
1ـ الغيبة، شيخ طوسى، ص 425؛ بحارالانوار، ج 52، ص 103، باب التمحيص والنهى...، ح 5.عن الفضيل قال سئلت ابا جعفر عليهالسلام : هل لهذا الامر وقت؟ فقال: كذب الوقاتون، كذب الوقاتون، كذب الوقاتون.
2ـ همان.
3ـ همان.
4ـ تفسير عياشى، ج 2، ص 202؛ بحارالانوار، ج 52، ص 106، باب التمحيص والنهى...، ح 13.
/خ